خاندان قاجاریان
خاندان قاجار
خاستگاه و چگونگی روی کار آمدن
کورش محسنی
قاجاریان آنگونه که از اسناد بر میآید، طایفهای ترکتبار از ترکمانان شرق آناتولی و قفقاز بودند که خود مهاجرین تازه از ره رسیده از آن سوی آسیای میانه به شمار میآمدند که بر اثر فشار مغولها به ایران سرازیر شده بودند. میدانیم که نام آنها نخستین بار در زمان ترکمانان آققویونلو در تاریخ آمده است. شاه عباس ایشان را به سه دسته بخش کرد و دستهای را در قراباغ جای داد تا در برابر رخنهی لزگیان سنی از مرزهای قزلباش پاسبانی کنند و دستهای را برای جلوگیری از تاخت و تاز ترکمانان به استرآباد و گرگان در دژ مبارکآباد که به تازگی ساخته بود فرستاد. شماری را هم برای آنکه در برابر ازبکان قرار گیرند به مرز گسیل کرد (995) در پایان زمان صفویه، «فتحعلی خان قوانلو»، پسر شاه قلی خان، پس از زد و خوردهایی که با مدعیان داشت، جایگاه بیگلربیگی تیره خود را به دست آورد.با هزاران تن سوار قاجار به اصفهان آمد و آمادگی خود را برای یاری رساندن به شاه سلطان حسین در پدافند کردن در برابر افغانها اعلام کرد ولی جنگی در نگرفت و اصفهان به دست افغانها افتاد. (1135)
پس از مرگ شاه سلطان حسین (محرم 1140) سرکردهی قاجار در ساری به شاه تهماسپ (طهماسب) دوم پیوست. ولی با نادر قلی افشار، اختلاف پیدا کرد و به اشارهی نادر کشته شد. با این همه اندیشهی خونخواهی از کشتن پدر در ذهن «محمد حسنخان» پسر دوازده سالهی فتحعلی خان برجای ماند. در واپسین سالهای پادشاهی نادر شاه افشار، یکچند در نزدیکیهای اترک و استرآباد یاغی شد و به دست محمد حسین خان یورخاری باش شکست خورد و ناچار به میان تیرههای ترکمان گریخت. پس از نادر نیز با کریم خان زند در افتاد و پس از هشت سال جنگ و گریز سرانجام به دست کسان خویش کشته شد (1173)
پسر وی آقا محمد خان قاجار و برادراناش بهتر دیدند که در برابر کریم خان زند تسلیم شده و به همین دلیل زمانی که کریم خان در تهران بود، آقا محمدخان که در این هنگام سی ساله بود با برادرش حسینقلی خان که بیست و یک سال داشت و دیگر برادران، به کریم خان پیوست. کریم خان نیز آنها را پذیرفت و آقا محمد خان را با خود به شیراز برد. حسینقلی خان در دامغان ماند و داعیهی جداسری کرد و در مازندران، استرآباد، فریکرد و بارفروش (بابل) کشتار فراوانی کرد و ویرانیها به بار آورد و به همین دلیل او را «جهانسوز» خواندند. با اینکه کریم خان زند شورش او را نتوانست فرو بنشاند، ولی سرکردگان یورخاری باش قاجار که چیرگی او را برای خود مایهی نگرانی و ناخرسندی مییافتند ضد او همدست شدند و او را در همان روزها، در جامهی خواب کشتند (1191)
پس از مرگ کریم خان زند، آقا محمد خان مرگ وی را فرصت مناسبی دانست و توانست با دو اسب که به دست آورده بود شبانه از دروازهی شیراز بگریزد و از راه اصفهان به برخی تیرههای قاجار که در آن هنگام در ورامین بودند پیوست و در گیرودار اختلافات خانگی زند و هرج و مرجی که پس از مرگ کریمخان زند در فارس جریان داشت یک سلسله تاخت و تازهایی را آغاز کرد که در پایان شانزده سال جنگ و گریز فرمانروایی خاندان زند و پادشاهی لطفعلی خان زند را پایان داد و آنچه را سلطنت خاندان قاجار خوانده شد بر روی ویرانههای آن دولت بنیاد نهاد.(1209)
زرین کوب، عبدالحسین 1387: "روزگاران"، انتشارات سخن، ص 774
*هر گونه برداشت از دادههای این تارنگار تنها با ذکر نشانی تارنگار و نام نویسنده مجاز است
ویکی لیکس و تجزیه طلبان
اسناد ویکیلیکس و جداییخواهان
دیروز شوروی، امروز اسرائیل
کورش محسنی
اسناد منتشر شدهی ویکیلیکس
به تازگی پس از انتشار اسناد محرمانه از سوی تارنمای ویکیلیکس (WikiLeaks) آشکار شد که گروههای قومگرا و جداییخواه مورد پشتیبانی کشورهایی همچون اسرائیل هستند. به گزارش تارنمای گاردین: «مئیر داگان» رئیس موساد، در نشست روز 17 اوت 2007 با «نیکولاس برنز» معاون وزیر امور خارجه آمریکا گفته است: "ناپایداری در ایران به وسیله ایجاد تنش و التهاب بین قومیتها به پیش برده خواهد شد. این موقعیت بینظیری برای اسرائیل و آمریکا است..."
همچنین وی در این نشست به گسترش و توسعهی هویتهای اقلیتهای قومی ایران و ایجاد قومگرایی اشاره کرده است:
Dagan urged more attention on regime change, asserting that more could be done to develop the identities of ethnic minorities in Iran.
هرآینه پشتیبانی از جنبشهای قومگرایانه و پانترکیستی تجزیه طلب از سوی کشورهایی همانند ترکیه، جمهوری آذربایجان، اسرائیل و آمریکا -با توجه به تنشهای سیاسی- پیش از این روشن بود ولی پافشاری رئیس یک سازمان اطلاعاتی و جاسوسی همانند موساد بر این نکته باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
فرقهی دموکرات آذربایجان و پیوند با شوروی
گروههای قومگرا، جداییخواه و نژادپرست که امروزه با نامهای تازهای همانند هویتطلب کار خود را پیش میبرند در گذشته نیز ابزار دست کشورهای بیگانه برای پیش بردن اهداف آن کشورها بودهاند و هیچگاه به پیوند فرهنگی و تباری چند هزار ساله میان اقوام ایرانی آذری، کرد، بلوچ و دیگر ایرانیان توجه بایسته را نداشتهاند.
در سال 1324 با دستور سرَراست استالین گروهکی کمونیستی به نام «فرقه دموکرات آذربایجان» به رهبری «سید جعفر پیشه وری» در باکو برنامهریزی شد. هدف اصلی روسها از این کار، در زمانی آشکار میشود که بدانیم شوروی پس از قرارداد ترکمانچای و قرارداد گلستان و به دست آوردن بخش شمالی رود ارس -یعنی قفقاز و اران- و دگرگونه ساختن نام آن بخش به آذربایجان، در اندیشه جدا سازی آذربایجان راستین و پیوند دادن آن به بخش شمالی یعنی اران (جمهوری آذربایجان کنونی) بود. نقشهی شوروی در دنبالهی کار قرار بود کار به کردستان و خوزستان نیز کشیده شود. در این زمینه در سپتامبر 1945 قاضی محمد و شماری دیگر از یاراناش به شوروی فراخوانده شده و با «جعفر باقراف» دیدار کردند. شوروی با به دست آوردن اران در شمال ارس و سپس آذربایجان در جنوب رود ارس و پس از آن پیوستن کردستان و خوزستان ایران، میتوانست به آرزوی دیرین خود، یعنی رسیدن به آبهای گرم و پیش بردن آرمانهای خود برسد.
فرقهی دموکرات آذربایجان با پشتیبانی ارتش شوروی که پیش از آن در آذربایجان جای گرفته بود، در پی کودتایی، حکومتی خودگردان در استان آذربایجان پدید آورد و اعلام جدایی از ایران کرد. در این میان سید جعفر پیشهوری به عنوان نخست وزیری این دولت، اجیر و از سوی شوروی برنهاده شد. ولی این دولت که اهداف شوروی را پیش میبرد، با توجه به نداشتن پایگاه مردمی در آذربجان و ناچار شدن شوروی در پس کشیدن نیروهای خود در اثر فشارهای جهانی، و کوششهای «قوام» نخست وزیر وقت ایران، از هم پاشید. از آنجایی که سراسر پشتوانهی این دولت بر روی نیروهای جنگی اشغالگر شوروی بنیان نهاده شده بود، درست همانند قاضی محمد در کردستان، با از دست دادن پشتیبان راستین خود -یعنی شوروی- فروپاشید. شماری از سران این فرقه به اران (جمهوری آذربایجان) گریخته و شماری نیز پادافره یافتند. و در تبریز مردم گریختن پیشهوری و یاراناش را جشن گرفتند.
بررسی مدارک و اسناد نشان میدهد که پیشهوری در پیوند با اربابان خود در کاخ کرملین بسیار چاپلوس و فرومایه برخورد میکرد. (بنگرید به تلگراف پیشهوری به میرجعفر نخستین دبیر حزب کمونیت در آذربایجان در: محسنی، محمد رضا 1389: پان ترکیسم، ایران و آذربایجان، ص 33)
منابع:
محسنی، محمدرضا 1389: "پانترکیسم، ایران و آذربایجان"، انتشارات سمرقند
کاظمی، احمد 1385: "پان ترکیسم و پان آذریسم"، موسسه ابرار معاصر تهران
تارنمای گاردین: تارنمای ویکی لیکس
* هر گونه برداشت از دادههای این تارنگار تنها با ذکر نام نویسنده و نشانی مجاز است.(کورش محسنی)