کلیله و دمنه


کلیله و دِمنه و ترجمه‌ی آن

کورش محسنی

 "کلیله و دمنه" کتابی است با ریشه‌ای هندی که در زمان ساسانیان آن را به پارسی میانه برگرداندند. در این نامه‌ی کهن بیش‌تر از بان جانوران داستان‌های پندآموز بازگویی شده است. نام کتاب برگرفته شده از نام دو شگال (شغال) با نام‌های کلیله و دمنه است که بخش فراوانی از داستان‌های آن را تشکیل می‌دهند.

 اصل  این کتاب به زبان آریایی (هندواروپایی) سانسکریت بوده است و بخش مهم آن "پنجه تنتره" یعنی پنج فصل را به احتمال فراوان مهتر پزشکان  دربار انوشیروان دادگر "برزویه" ترجمه کرده و نام آن به زبان پهلوی "کلیلگ و دمنگ" بوده است. برزویه همان‌گونه که خود می‌گوید: «پدر من از لشکریان و مادر من از خانه‌ی علمای دین زردشت بود». وی از سوی شاهنشاه ایران مامور شد تا به هند برود و صورت پنهانی و با هر بهایی، این کتاب پرارزش را به دست آورد. این ماجرا و داستان سفر او به هندوستان را می‌توان در بخش "باب برزویه‌ی طبیب" از کلیله و دمنه خواند.

 کلیله و دمنه به زبان پهلوی شوربختانه به دست ما نرسیده و پس از شکست ساسانیان از تازیان به احتمال فراوان از میان رفته است، ولی برگردان آن به زبان سریانی امروزه در دست است. پس از اسلام نیز "روزبه پوردادویه" (ابن مقفغ) آن را به زبان عربی برگرداند و خود در این زمینه چنین می‌گوید: «و ما چون اهل پاس را دیدیم که این کتاب از از زبان هندی به پهلوی ترجمه کردند، خواستیم که اهل عراق و بغداد و شام و حجاز را از آن هم نصیب باشد و به لغت تازی که زبان ایشان است ترجمه کرده آمد». همین برگردان از روزبه پوردادویه پایه‌ی دیگر ترجمه‌ها به زبان های یونانی، ترکی، اسپانیایی، روسی، آلمانی شده است.

 چامه سرایی  هم‌چون رودکی این کتاب را به زبان پارسی دری برگردانیده‌ و به نظم درآورده، ولی هم اکنون جز چند بیت بیش‌تر از آن‌ برجای نمانده است. در سده‌ی ششم هجری، نصرالله منشی در دربار بهرام‌شاه غزنوی آن را به زبان پارسی دری برگرداند.
 کمابیش هم‌زمان با او، محمد بن عبدالله بخاری، منشی دربار اتابکان موصل نیز این نامه‌ی کهن را به پارسی دری برگردانده است. تفاوت کار در این است که نصرالله منشی برگردانی آزاد از کلیله و دمنه انجام داده و به نوشته‌ی اصلی بخش‌هایی را افزوده، در حالی که محمد بن عبدالله بخاری به نوشته‌ی اصلی وفادار مانده است.

 در برگردان سریانی که خود آن از متن پهلوی ترجمه شده، کلیله و دمنه ده باب است: 1- شیر و گاو 2- کبوتر و طوق دار 3- بوزینه و سنگ‌پشت 4- بی تدبیری 5- موش و گربه 6- بوم و زاغ 7- شاه و پنزوه 8- تورگ (شگال) 9- بلاد و برهمنان 10- شاه موشان و وزیران‌اش.

 هم‌چنین نصرالله منشی در بخش مقدمه‌ی ابن مقفع بازگویی کرده است که ریشه‌ی کتاب هندیان 10 باب بوده و پارسیان 5 باب به آن افزوده‌اند.


آفت مَلِک (بخشی از کلیله و دمنه)

 دمنه گفت: آفت مَلِک شش چیز است، حرمان، فتنه، هوا، خلاف روزگار و تنگ خویی و نادانی.

 1- حرمان: آن است که نیک خواهان را از خود محروم گردند و اهل رای و تجربت را نومید فرو گذارد.2- فتنه: آن جنگ‌های ناپیوسان و کارهای نا اندیشیده حادث گردد و شمشیرهای مخالف از نیام برآید. 3-  هوا: مولع بودن به زنان، شکار و سماع، شراب و امثال آن. 4- خلاف روزگار: وبا، قحط، غرق، حریق و آنچه به این ماند. 5-  تنگ خویی افراط خشم و کراهیت و غلو در عقوبت و سیاست.  6- نادانی: تقدیم نمودن ملاطفت در مواضع مخاصمت و به کار داشتن مناقشت به جای مجاملت.

* هر گونه برداشت از داده‌های این تارنگار تنها با ذکر نام نویسنده و نشانی مجاز است.(کورش محسنی)






نظرات:




گزارش تخلف
بعدی