تاریخ ترکها و مغولان 1
تاریخ ترکان و مغولان 1
آداب اجتماعی و شیوهی زندگی
کورش محسنی
در زمانی که محمد خوارزمشاه توان خود را در گوشههای شرقی مرزهای فرَارودان (ماوراءالنهر) گسترش میداد و خلیفهی بغداد، الناصرالدینالله برای رو در رویی با این گسترش در جبال و عراق ضد او دسیسه میکرد، در آن سوی مرزهای شرقی خوارزمشاه، نیروی نوخاستهای در حال طلوع بود که به درون مرزهای ایران میخزید و خود را برای تاختن آماده میساخت و هیچ کس آن را جدی نمیگرفت.
ولی این نیروی خُردکننده که از گوشههای بیابان گوبی و کوههای تیانشان به سوی فرَارودان میخرید، مغولها یعنی پسرعموهای ترکان بودند که در چند سال آینده نه تنها خوارزم و خلافت را برباد میدادند بلکه فاجعهای بزرگ را برای بشریت به وجود میآوردند. همچنین در این زمان از مهاجرت شماری از دستههای ترک (لشکری) به درون مرزهای ایران و تاثیر شماری از این دستهها بر آذربایجان و زیان دیدن زبان پهلوی-آذری در اران و آذربایجان نیز آگاهی داریم.
مغول (Mongol) در آن روزها یک اتحادیه زردپوست از تیرههای تاتار، قیات، نایمان، کرائیت و شماری از تیرههای بیابانی گوشههای ترکستان، چین و سیبری به شمار میآمد. البته پیش از این خون مغولی-ترکی در کالبد اتحادیههای آوار-هون در هم آمیخته شده بود. زندگی ایشان در چادرهای نمدی و در هوای آزاد بیابان به سر میشد و در کنار شتران، گوسپندان و اسپان خویش گذران زندگی میکردند. از گوشت و شیر آنها خوراک میخوردند و از پشم آنها جامه، کلاه و خیمه میساختند و اگر داممرگی با خشکسالی پیش میآمد از خوردن هیچ چیز حتی شپش! هم خودداری نمیکردند و البته گوشت موش، گربه، سگ و خون جانوران و انسان هم گهگاه مایهی عیش و نوشاشان میشد.
چینیها پیشتر از این با این بیابان نشینها درگیری درازمدت داشتند، کشتارگری و بیرحمی این تیرهها برای چینیها شگفتآور بوده است. این ترکان و مغولها بیگمان از دید آداب، آیین دینی، خوراک و در واقع از هر نظر با چینیان ناهمگون بودهاند در نتیجه سالنامه نویسان چینی آنها را آنچنان که باید انسان نمیدانستند و ایشان را جانورانی با دل درندگان به شمار میآوردند. یکی از هراسانگیزترین آداب اجتماعی آنها برای چینیها، ازدواج فرزند با همهی زنان پدر متوفای خود بود. دیوار بزرگ چین برای مقابله با همین بیابان نشینها ساخته شد و هرآینه ما از ساخت دیوارهای بزرگ در مرزهای شرقی ایران در زمان هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان به همین انگیزه آگاهیهایی در دست داریم.
زمانی که تموچین، سرکردهی یک تیرهی این اقوام با پیروزی بر دیگر اقوام مجاور اندکاندک کمابیش همگی اقوام مغول را زیر فرمان خود درآورد، خان بزرگ (قوریلتای) خوانده شد. بعدها چنگیزخان و دَدمنشی و کشتارهای بیهمتای او مایهی هراس همگی نواحی مجاور گشت. (ادامه دارد)
محسنی، محمد رضا 1389: پان ترکیسم، ایران و آذربایجان, انتشارات سمرقند
زرین کوب، عبدالحسین 1387: روزگاران، انتشارات سخن
* هر گونه برداشت از دادههای این تارنگار تنها با ذکر نام نویسنده و نشانی مجاز است.(کورش محسنی)