شهریار شاعر ایران دوست
محمد حسین بهجت تبریزی
شهریار شاعر ایران دوست
کورش محسنی
محمدحسین بهجت تبریزی (۱۲۸۵-۱۳۶۷) متخلص به شهریار (پیش از آن بهجت) شاعر و چامه سرای ایرانی اهل آذربایجان بود که به زبانهای فارسی و ترکی آذربایجانی شعر سرودهاست. وی در تبریز بهدنیا آمد و بنا به وصیتش در مقبرةالشعرای همین شهر به خاک سپرده شد. در ایران روز درگذشت این شاعر معاصر را «روز شعر و ادب فارسی» نامگذاری کردهاند. شهریار 90% از شعرهای خود را به زبان پارسی سروده است.
مهمترین اثر شهریار منظومهٔ حیدربابایه سلام (سلام به حیدربابا) است که از شاهکارهای ادبیات ترکی آذربایجانی بهشمار میرود و شاعر در آن از اصالت و زیباییهای روستا یاد کردهاست.
شهریار در سرودن انواع گونههای شعر فارسی -مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی- نیز تبحر داشتهاست.
شهریار بهسال ۱۲۸۵ در شهر تبریز متولد شد. دوران کودکی را در روستای مادریاش -قیشقورشاق- و روستای پدریاش -خشگناب- در بخش تیکمهداش شهرستان بستانآباد در شرق استان آذربایجان شرقی سپری نمود. پدرش حاج میرآقا خشگنابی نام داشت که در تبریز وکیل بود. پس از پایان سیکل اول متوسطه در تبریز، در سال ۱۳۰۰ برای ادامهٔ تحصیل از تبریز عازم تهران شد و در مدرسهٔ دارالفنون تا سال ۱۳۰۳ و پس از آن در رشتهٔ پزشکی ادامهٔ تحصیل داد.
حدود شش ماه پیش از گرفتن مدرک دکتری بهعلت شکست عشقی و ناراحتی خیال و پیشآمدهای دیگر ترک تحصیل کرد. پس از سفری چهارساله به خراسان برای کار در ادارهٔ ثبت اسناد مشهد و نیشابور، شهریار به تهران بازگشت. در سال ۱۳۱۳ که شهریار در خراسان بود، پدرش حاج میرآقا خشگنابی درگذشت. او بهسال ۱۳۱۵ در بانک کشاورزی استخدام و پس از مدتی به تبریز منتقل شد.
گفته میشود شهریار دانشجوی سال آخر رشتهٔ پزشکی بود که عاشق دختری شد. پس از مدتی خواستگاری نیز از سوی دربار برای دختر پیدا میشود. گویا خانوادهٔ دختر با توجه به وضع مالی محمدحسین تصمیم میگیرند که دختر خود را به خواستگار مرفهتر بدهند. این شکست عشقی بر شهریار بسیار گران آمد و با اینکه فقط یک سال به پایان دورهٔ ۷ سالهٔ رشتهٔ پزشکی ماندهبود، ترک تحصیل کرد. شهریار بعد از این شکست عشقی که منجر به ترک تحصیل وی میشود. بهصورت جدی به شعر روی میآورد و منظومههای بسیاری را میسراید.
دلبستگی شهریار به ایران
عشق شهریار به ایران در این سروده ها به سادگی قابل مشاهده است همان گونه که دلبستگی او به زبان پارسی از فراوانی چامههای او به زبان فارسی آشکار است. شهریار در دیوان سه جلدی خود با اشاره به اینکه آذربایجان خاستگاه زرتشت پیامبر ایرانی است، مردم این دیار را از نژاد آریا میداند و نسبت به اشاعة سخنان تفرقه انگیز که بوی تهدید و تجزیه از آنها به مشام میآید، هشدار میدهد و خطاب به آذربایجان میگوید:
تو همایون مهد زرتشتی و فرزندان تو // پور ایرانند و پاک آئین نژاد آریان
اختلاف لهجه ملیت نزاید بهر کس // ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق ترا گفتند ایرانی نه ایی // صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
( دیوان - ج ۱ - ص ۳۵۲)
شهریار قطعه شعر فوق را «جوش خون ایرانیت» خویش میداند و میگوید:
این قصیدت را که جوش خون ایرانیت است // گوهر افشان خواستم در پای ایران جوان
شهریارا تا بود از آب، آتش را گزند // باد خاک پاک ایران جوان مهدامان
(دیوان - ج ۱- ص ۳۶۵)
نظرات:
«arta» میگوید: |
« هدایای تبلیغاتی سرسید هدایای نفیس گرافیک خودکار ساعت دیواری ساعت رومیزی جاسوئیچی ست اداری ست مدیریتی عکاسی صنعتی طراحی سایت دکوراسیون داخلی چاپ افست دکوراسیون نمایشگاهی پرتابل طراحی غرفه نمایشگاه بین المللی < h2>طراحی سیستم ارتباط با مشتری http://www.artadesign.ir » |
«arta» میگوید: |
« هدایای تبلیغاتی سرسید هدایای نفیس گرافیک خودکار ساعت دیواری ساعت رومیزی جاسوئیچی ست اداری ست مدیریتی عکاسی صنعتی طراحی سایت دکوراسیون داخلی چاپ افست دکوراسیون نمایشگاهی پرتابل طراحی غرفه نمایشگاه بین المللی < h2>طراحی سیستم ارتباط با مشتری http://www.artadesign.ir » |